پیش نوشت:چندسال پیش با مادر رنجدیده ای مواجه شدم که همسر خود را از دست داده بود و از بیکاری پسر جوانش گله مند بود. او اظهار می کرد که این وضعیت فرزند او را دچار خانه نشین کرده است. البته در میان این درددل اطلاعاتی منتقل نمود که بسیار قابل تامل بود. آن مادر می گفت پسر جوانم از آن قدر از بیکاری ناراحت است که پیراهن سیاه می پوشد و در خانه نشسته و ترانه های غمگین می شنود! آن مادر گفته بود پسرش دیپلم و گواهی نامه دارد و از نظر جسمانی نیز فردی سالم است! من همیشه باور دارم در کمک کردن به دیگران باید به آنها ماهیگیری یاد داد و دادن ماهی دردی از آنها دوا نخواهد کرد و برای همین تقریبا در اکثر مواقع در مواجهه با چنین موقعیت ها، سعی در نشان دادن مسیری بهتر برای ادامه دارم(کاری که به گمان من رسالت همه ما انسان ها هم هست)
اما آن مادر نگران، آنقدر اصرار و تماس داشتند که به ناگزیر برای آن پسر جوان جایی به عنوان راننده یک شرکت کاری یافتم. اما قبل از آنکه آن پسر را به آنجا بفرستم از او خواستم تا به دفتر کارم بیاید تا دقایقی با هم صحبت کنیم. جالب آن بود که آن پسر علیرغم آنکه ادعا کرده بود؛ گواهی نامه و دیپلم نداشت و او فردی ناآرام از نظر ذهنی و روانی بود. بنابراین موضوع شغل راننده برای وی منتفی شد و البته من در آن جلسه دریافتم این فرد آمادگی قبول مشاغل دیگر در همین سطح را به دلیل روحیه بسیار منفی گرایش ندارد.
با اصرار مکرر آن مادر رنجدیده و بیمار و نیازمند، دوباره شغلی برای آن فرد به عنوان کارپرداز در یک شرکت بسیار خوب یافتم. اما پس از دو هفته مدیرعامل آن شرکت که از دوستان بسیار خوب و نزدیک من هم هست از من پوزش خواست و گفت که این فرد انضباط شرکت را به طور کامل به هم ریخته است و باید عذرش را بخواهد. باز هم از او برای آن پسر فرصت خواستم. اما آن پسر از آن فرصت نیز استفاده نکرد!
اما چندی پیش یکی از دوستان مخاطب به نام امین با وجود داشتن مدرک کارشناسی ارشد و در اختیار داشتن مهارت های بسیار خوب طی ارسال پیامی از بنده درخواست نموده تا بتوانم شغلی در شهرستان محل سکونت او برایش بیایم.
برای امین عزیز و دوستان دیگری مشابه او هستند نکاتی دارم:
1- به گمان من هیچ کس-تکرار می کنم-هیچ کس غیر خود ما نمی تواند کاری برای بهتر شدن اوضاع ما انجام دهد.
2- امین عزیز، دنیای امروزی دنیای افراد خوش شانس(یا بد شانس) نیست! شانس به سراغ افرادی می آید که برای دریافت آن آمادگی بیشتری دارند.
3- شاید با خود بگویی که این حرف ها شعار است. اما تجربه حدود 20 ساله در زندگی حرفه ای و البته مطالعه و بررسی صدها سال زندگی افراد موفق، نشان می دهد برای اینکه رسیدن به توانگری باید اقدامات مهمی کرد.
4- امین عزیز، اولین و مهم ترین مولفه برای توانگری انضباط شدید در زندگی فردی است. با انضباط شدید می توان عدم قطعیت ها، شرایط رکود و نامساعد را به آسانی پشت سرگذاشت. شاید مهم ترین معضل اغلب ما بیماری بی انضباطی است که البته از آن بی خبر هم هستیم!
5- دومین موضوع مهم برای توانگری، ممارست و اختصاص وقت روزانه برای رسیدن به اهداف است. البته مساله این جا است که بسیاری از ما حتی اهداف کوتاه مدت نیز در زندگی خود نداریم و انتظار کسب موفقیت های بزرگ در زندگی داریم.
کسی را می شناسم که در تمامی مسابقات پیامکی صدا و سیما هر روز ثبت نام می کند به امید آنکه در مسابقه ای برنده شود و زندگی اش دگرگون شود. البته به او پیشنهاد کردم که کمی درباره آمار و احتمال مطالعه کند. برای رسیدن به توانگری در زندگی نمی توان با آمار و احتمال زندگی کرد!
6- شاید بزرگترین مساله امروز بسیاری از ما نداشتن رویایی شفاف است. باید این را هم اضافه کرد که رویا داشتن لازم هست اما هرگز کافی نیست! برای رسیدن به رویاها باید هر روز اقدام کرد.
7-در روزگار گذشته تماشای تلویزیون یکی از مهم ترین دلایل اتلاف وقت و زندگی بود . اما امروز من بسیار بعید می دانم علاوه بر تلویزیون، جوانی که روزانه چندین ساعت سرگرم اینستاگرام، تلگرام،فیس بوک و ... فرصتی برای اندیشیدن، برنامه ریزی، رویاپردازی، هدف گذاری و اقدامات موثر در زندگی داشته باشد.
آرزوی من توانگری همه ایرانیان به ویژه جوانان این کشور است. امیدوارم نگارش این سطور به بازنگری و «دوباره فکر کردن» در زندگی کمک نماید.
سید محمد اعظمی نژاد
تهران-28 فروردین 1395
در صفحات نخستین کتاب خوب «قانون توانگری» اثر خانم کاترین پاندر آمده است: «سال ها پیش بازرگانی همواره اندیشه ای مقتدرانه ای به کار می گرفت. هرگاه مردم از او درباره وضع بازار می پرسیدند، بی درنگ پاسخ می گفت: وضع بازار بی نظیر است! زیرا از آسمان طلا می بارد! به راستی نیز درمورد او چنین بود. با هرکس که روبرو می شد معامله ای موفق داشت...»
1- یکی از نقاط قابل بهبود افرادی در دنیای کسب و کار کشورمان ایران در حال فعالیت هستند از کسبه خرد تا افرادی که بنگاه های اقتصادی متوسط و بزرگ را اداره می کنند، تقویت همین روحیه است.
2- هریک از ما همیشه باید امیدواری را در خود بهبود ببخشیم. تنها یک انسان امیدوار می تواند اطمینان داشته باشد که از آسمان برایش طلا می بارد.
3- حتی در بحرانی ترین و نامناسب ترین وضعیت اقتصادی، کسانی که چنین طرز تفکری نسبت به زندگی داشتند، از آسمان طلا برداشت کردند. بین بازنده بودن و برنده بودن؛ حتما بهتر است برنده بودن را انتخاب کنیم.
به راستی برای کدام یک از
ما، از آسمان خدا، ممکن است نبارد؟!
|
یکشنبه 1395/01/8 ساعت 09:13 ب.ظ | نوشته شده به دست
سید محمد اعظمی نژاد
| ( دیدگاه ها )
|
مراقب باشیم در مسیر رسیدن به رویاها، لذت بردن از زندگی را فراموش نکنیم!
|
سه شنبه 1395/01/3 ساعت 03:56 ب.ظ | نوشته شده به دست
سید محمد اعظمی نژاد
| ( دیدگاه ها )
|
اجازه دهید با یک مثال واقعی که احتمالا بارها با آن مواجه شده ایم، ادامه دهم. ممکن است همین الان در یخچال منزل هریک از ما تعدادی سیب بسیار تازه و خوشمزه و البته یک یا دو سیب هم که کمی پژمرده تر و در معرض فساد و خرابی وجود داشته باشد.
اما سوال مهم این است اگر بخواهید همین الان یک سیب از یخچال بردارید کدام را انتخاب می کنید، سیب تر و تازه یا آنکه ممکن است به زودی خراب شود؟!
شاید به نظر سوال ساده ای باشد اما باور کنید همین انتخاب به ظاهر کوچک، می تواند نماینده مهمی از طرز تفکر هر یک از ما به زندگی باشد.
یادم می آید این موضوع را حدود 20 سال پیش یکی از اساتید دانشگاه که سالها در کشور فرانسه زندگی کرده بود برای من مثال زد. او می گفت در کشوری مانند فرانسه با وجود محدودیت منابع-نسبت به کشور ایران- کسی در معرض این تصمیم(انتخاب سیب تازه و سیب در شرف خراب شدن) قرار بگیرد، بدون تردید انتخاب او سیب تازه خواهد بود چرا که افراد برای شخصیت خود، برای زندگی خود و برای لحظات خود ارزش بسیار زیادی قایل هستند، هر چند که خیلی بعید است در کشوری مثل فرانسه اجازه دهند منابع محدود آنها به این راحتی هدر رود و یک محصول کشاورزی خوب فاسد شود.
البته موضوع و مثال سیب که درباره آن صحبت شد یک استعاره است. هر روز، در زندگی،من و شما، در معرض تصمیمات بزرگ و کوچکی هستیم که سرنوشت ما را دچار تغییر خواهند کرد.
ماا می توانیم با انتخاب ها و تصمیمات درست از زندگی حداکثر لذت را ببریم(زندگی کنیم) یا اینکه فقط زنده باشیم، راستی شما چه انتخابی خواهید داشت؟!
#موفقیت_فردی #زندگی #خودمدیریتی
|
چهارشنبه 1394/10/9 ساعت 01:07 ق.ظ | نوشته شده به دست
سید محمد اعظمی نژاد
| ( دیدگاه ها )
|
«خود مدیریتی» از جمله مهارتهای کلیدی در رهبران موثر است. این مهارت مجموعهای از اقدامات آگاهانه است که بر طرز تفکر، احساسات و رفتارهای هر یک از ما برای کسب بهترین نتایج در زندگی شخصی و حرفهای تاثیرگذار است. «خود مدیریتی» محرکی قوی برای استقلال فردی، تصمیم گیریهای درست، خلاقانه و در شرایط دشوار است. برخی از رفتارها در فردی که توانایی«خود مدیریتی» دارند بسیار بارز است، از جمله این رفتارها میتوان به خودآگاهی، خودتنظیمی اهداف، خود انگیختگی، مثبت صحبت کردن، ارتباطات شجاعانه و موثر و توانایی دریافت و ارائه بازخورد است. تبدیل شدن به یک خود-مدیر و حفظ مهارتهای «خود مدیریتی» یک فعالیت توسعهای به شمار میآید. در این نوشتار راهکارهایی برای کسب مهارتهای «خودمدیریتی» ارائه میشود.
1- بر زمان«حال» متمرکز باشید. اگر برای شما تمرکز کار دشواری است، توانایی انجام کارها در زمان تعیین شده را ندارید، برای شما به یادآوردن جزئیات سخت است، فکر میکنید دیگران شما را درک نمیکنند؛ همه این موارد نشانههایی از آن است که شما بر وضعیت «حال» تمرکز ندارید. یکی از مهمترین مولفهها برای داشتن یک زندگی سالم و البته توانمندی در «خودمدیریتی»، آن است که در زمان حال (و نه گذشته و آینده) متمرکز باشید.
2-نگرش ذهنی مثبت داشته باشید. در روزگار حاضر تقریبا هر روز در حال دریافت اخبار نگرانکنندهتر هستیم. اما هنر یک رهبر موثر آن است که توانایی نگرش ذهنی مثبت برای خنثی کردن اثرات این اخبار را داشته باشد. برای اینکه بتوانید همیشه نگرش ذهنی مثبت خود را قوی نگاه دارید میتوانید اقدامات زیر را انجام دهید:
• مثبتاندیش باشید. البته مثبتاندیشی یک عادت مهم است. همه چیز از ذهن شما آغاز میشود. این عادت پراهمیت میتواند موفقیتهای بزرگی را برای شما به ارمغان بیاورد. یکی از بهترین تکنیکها برای دورانداختن یک فکر منفی، جایگزینی آن با یک موضوع مثبت است. برای مثال میتوانید در هنگام بروز یک فکر منفی به لبخند زیبای کودکی که میشناسید فکر کنید.
• در گفتوگوهای خود از زبان مثبت استفاده کنید. گاهی برخی افراد بهطور مستمر از آب و هوا، وضعیت شغلی، همسر، همسایگان و هرچیز دیگری گلایه و شکایت میکنند. مطالعات نشان میدهد که دقیقا چنین افرادی از کیفیت زندگی پایین تری نسبت به دیگران برخوردارند. باید به یاد داشت با جایگزین واژگان مثبت به جای کلمات منفی، مسیری مناسب برای کسب بهترین نتایج ایجاد میکنید.
• بپذیرید که همه چیز ایدهآل و کامل نیست. پذیرش این موضوع میتواند کمک فراوانی به ایجاد نگرش ذهنی مثبت در شما کند. وقتی این موضوع را میپذیریم که برخی چیزها خارج از کنترل ما هستند، به جای اتلاف انرژی روی احساسات منفی، میتوانیم به جنبههای مناسب و مثبت آن تمرکز کنیم.
• بیشتر وقت خود را با افراد مثبت بگذرانید. این یک واقعیت است که طبیعت ما انسانها به گونهای است که به تدریج خلق و خو و رفتارهای مشابه با کسانی که به ما نزدیک هستند، خواهیم گرفت. بنابراین بهتر است بیشترین وقت خود را با کسانی بگذرانید که تفکر مثبتی دارند.
3-ارزشهای فردی خود را مشخص کنید. برای رهبری موفق و موثر، نیاز است ارزشهای شخصی خود را تعیین کنید. برای رهبری که ارزشهای فردی شفافی داشته باشد، تصمیمگیری بسیار آسانتر است. مشخص کردن ارزشهای فردی موجب پایه گذاری اعتماد، افزایش اعتبار و پذیرش یک رهبر در سطح سازمان و کارکنان میشود.
4- برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی داشته باشید. یکی از مهمترین نشانههای مهم در فردی که ویژگی «خودمدیریتی» دارد، داشتن برنامه زندگی(Life Plan) است. یک رهبر موثر برای زندگی فردی خود در تمامی ابعاد، برنامهای تنظیم شده دارد و روزانه وضعیت پیشرفت آن را رصد میکند. استفاده از ابزار «چرخ زندگی» یکی از بهترین روشها برای برنامهریزی در زندگی شخصی است که در ابعاد مختلف زندگی به شما امکان برنامهریزی میدهد. (این ابزار قبلا در همین ستون معرفی شده است)
5- برای سلامت خود برنامه ویژهای داشته باشید. سلامت جسمانی و روانی برای فردی که قصد رهبری موثر در سازمان دارد یک الزام است. بنابراین اگر تاکنون در این زمینه از خود کاهلی نشان دادهاید، همین امروز برای سلامت خود برنامهریزی ویژه انجام دهید. موضوعات مهمی چون وضعیت رژیم روزانه غذایی، تحرک و ورزش روزانه، خواب کافی، سلامت ذهن و روان از جمله مواردی است که برای آن باید برنامه ریزی جدی صورت گیرد.
6- مدیریت استرس داشته باشید. ماهیت رهبری سازمانی مواجهه و رویارویی با چالشهای پیچیده روزانه را میطلبد. یک رهبر موثر سازمانی باید توانایی اتخاذ تصمیمات دشوار را در کوتاهترین زمان ممکن داشته باشد و این ویژگی میتواند موجب ایجاد استرس شدید و در نتیجه کاهش تدریجی توانایی شود. بنابراین تسلط و آگاهی از روشهایی برای کاهش استرس روزانه برای یک رهبر موثر یک الزام است. اما برخی اقدامات کوچک زیر ممکن است به کاهش استرس روزانه کمک کند:
• پیاده روی روزانه داشته باشید.
• زمانی از هفته را در طبیعت بگذرانید.
• با یک دوست نزدیک تماس بگیرید.
• دفتر خاطرات روزانه داشته باشید.
• به موسیقی گوش دهید.
• یک فیلم کمدی تماشا کنید.
به خاطر داشته باشید «خودمدیریتی» یکی از مهارتهای مهم برای تبدیل شدن به رهبری موثر و تحول گرا است و نقطه آغازین برای تقویت این مهارت آن است که از وضعیت موجود خود آگاه باشید.